محمد بن عمر کشینام وی، محمد فرزند عمر بن عبدالعزیز، کنیه اش «ابو عمرو» [۲]
بهجة الآمال فی شرح زبده المقال، ج۶، ص ۵۳۴.
[۳]
ریحانة الأدب،ج۳،ص ۳۶۷.
و زادگاهش شهر «کش» از شهر های کشور ازبکستان است.» کش، که امروزه به شهر سبز مشهور است، از شهر های تابع استان سمرقند ازبکستان است. مفاخر فراوانی از این مکان برخاسته اند؛ از جمله: شیخ ابو اسحق کشی و محمد بن سعید کشی. [۴]
ازبکستان، ص ۴۶.
[۵]
لغت نامه دهخدا، ج۱۱، ص ۱۶۱۷۲.
۱ - ولادتتاریخ دقیق ولادت شیخ محمد کشی و به تبع آن، سن وی مشخص نیست؛ ولی با ملاحظه سال وفات معاصران، مشایخ و شاگردان او، می توان به دورنمایی از این واقعیت پی برد. شیخ محمد کشی، هم عصر با دانشمندان بزرگ، محمد بن یعقوب کلینی (متوفای ۳۲۹ ق.)، نویسنده کتاب «کافی» است. آن دو در بسیاری از مشایخ، مثل محمد بن اسماعیل نیشابوری و شاگردان، مثل جعفر بن محمد بن قولویه قمی، مشترک بوده اند؛ در نتیجه، می توان محمد کشی را همانند شیخ کلینی، از دانشمندان نیمه دوم قرن سوم و نیمه اول قرن چهارم هجری به شمار آورد. [۶]
طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهدمقدمه، ص ۱۳.
سال تقریبی ولادت وی را می توان ۲۴۰ ق. دانست؛ چه این که برخی از مشایخ کشی در دهه ششم و هفتم قرن سوم هجری وفات یافته است؛ مثل محمد بن حسین بن ابی الخطاب همدانی (متوفای ۲۶۲ ق.) [۷]
بهجة الآمال فی شرح زبده المقال، ج۶، ص ۳۸۸.
و مسلم است که شیخ کشی باید از نظر سنی به آن حد رسیده باشد (۲۰ یا ۲۵ سالگی) ؛ تا شرایط نقلی روایت از آن بزرگان را در خود فراهم کرده باشد.۲ - تحصیلات و منزلت علمیچگونگی و مدت زمان تحصیلات محمد کشی، همانند سایر جهات زندگی وی، نامعلوم است؛ ولی می توان از قرینه ها و نشانه هایی به دست آورد که او فراگیری علوم دینی را نزد استادن بزرگ جهان اسلام، در سال های پایان قرن سوم هجری، در شهر های کش و سمرقند گذرانده و به درجه عالی فقاهت رسیده و در بین دانشمندان عصر خویش، از رتبه ممتازی برخوردار بوده است. مهمترین وصفی که تراجم نویسان، وی را به آن توصیف کرده اند، «غلام و صحابه عیاشی» [۹]
فوائد الرضویه، ص ۵۸۵ .
است؛ که کمتر کسی از شاگردان عیاشی، به این وصف لقب خوانده شده است!«غلام» در اصطلاح علم درایت و حدیث، به شاگرد بارز و ممتازی گفته می شود که متأدب به همه آداب استاد و متعلم به تمام تعلیمات و آموزش های او بوده و همیشه با او باشد. [۱۱]
مجمع الرجال، ج۶، ص ۱۰.
۳ - مذهب کشیاز سخنان دانشمندان علم رجال و نیز مطالعه اجمالی محتوای کتاب رجال کشی، به خوبی بر می آید که مذهب کشی، شیعه دوازده امامی بوده و هیچ شک و شبهه ای وجود ندارد. از این رو، شیخ طوسی او را به «حسن اعتقاد و راستی مذهب» و ابن داود او را به «دارنده راه راست» [۱۴]
مجمع الرجال، ج۴، ص ۱۴۵.
توصیف می کنند.نویسنده کتاب «مجمع الرجال»، شیخ محمد کشی را به خاطر تبری از دشمنان اهل بیت ـ علیهم السلام ـ، تحسین می کند و برای اثبات آن، از سخنان شیخ کشی در ذیل کلام امام باقر ـ علیه السلام ـ در مورد عکرمه، غلام ابن عباس، گواه می آورد. ۴ - استادان و مشایخگرچه علوم اسلامی در قرن های اول، از نظر گستردگی مسایل، محدود بوده است و به مرور زمان گسترش پیدا کرد؛ ولی علومی که در استنباط احکام شرعی دخالت دارد، (ادبیات، لغت، معانی و بیان، اصول فقه، تفسیر، تاریخ و ...) در آن عصر هم مطرح بوده است و طبعا کشی هم برای تحصیل این دانش ها، که مقدمه فقاهت وی بوده است، محضر استادان متعددی را درک کرده است. از این رو، می توان عیاشی را تنها استاد وی معرفی کرد؛ بلکه وی دارای استادان و مشایخ فراوان بوده است. گرچه نام این استادان مشخص نیست؛ ولی قطعا برخی از مشایخی که کشی از آن ها نقل روایت کرده است، از استادان وی نیز بوده اند. برای دستیابی به نام آن ها بایسته است به مطالعه کتاب رجال وی در سایر کتاب های علم رجال بپردازیم. مشایخ وی، که استادان او در بین آن ها هستند، عبارتند از: ۱.آدم بن محمد قلانسی بلخی. [۱۵]
نوابغ الرواه، ص۱.
۲. ابراهیم بن علی کوفی: ۳. ابراهیم بن محمد بن عباس. ۴. ابراهیم بن مختار بن محمد. ۵. ابراهیم بن نصیر. ۶. ابراهیم وراق سمرقندی. ۷. ابوالحسن بن ابی طاهر. ۸. ابو سعید بن سلیمان. ۹. ابو عمرو بن عبدالعزیز. ۱۰. ابو محمد شامی دمشقی. ۱۱. ابوبکر احمد بن ابراهیم لسنسنی: ۱۲. ابو جعفر احمد بن ابراهیم قرشی. ۱۳. احمد بن علی قمی سلولی شقران. ۱۴. احمد بن علی بن کلثوم سرخسی. ۱۵. ابو الحسن احمد بن محمد خالدی. ۱۶. احمد بن منصور خزاعی. ۱۷. احمد بن یعقوب. ۱۸. جبرییل بن احمد فرابی. ۱۹. جعفر بن احمد بن ایوب. ۲۰. جعفر بن محمد. ۲۱. جعفر بن محمد بن معروف. ۲۲. حسین بن الحسن بن بندار قمی. ۲۳. حمدویه بن نصیر. ۲۴. حمدان بن احمد. ۲۵. خلف بن حماد کشی. ۲۶. خلف بن حسن بن طلحه مروزی. [۵۹]
بهجة الآمال فی شرح زبده المقال، ج۷، ص ۷۴۳.
۲۷. خلف بن محمد؛ ۲۸. عبید بن محمد نخعی سمرقندی. ۲۹. عبداله بن محمد بن خالد. ۳۰. عثمان بن حامد کشی. ۳۱. علی بن محمد قتیبه نیشابوری. ۳۲. علی بن یزداد صانع جرجانی. ۳۳. عمر بن علی تفلیسی؛ ۳۴. طاهر بن عیسی وراق. [۶۶]
نوابغ الرواه، ص ۱۴۱.
۳۵. محمد بن ابراهیم؛ ۳۶. محمد بن احمد بن ابی عوف؛ ۳۷. محمد بن احمد بن شاذان. ۳۸. محمد بن اسماعیل بندقی نیشابوری. ۳۹. محمد بن بحر رهنی. ۴۰. محمد بن بشر: ۴۱. محمد بن براثی. ۴۲. محمد بن حسن بن بندار قمی. ۴۳. محمد بن حسن کشی. ۴۴. محمد بن حسین بن احمد فارسی. ۴۵. محمد بن حسین بن محمد هروی. ۴۶. ابو سعید محمد بن رشید هروی. ۴۷. محمد بن حسین بن ابی الخطاب. ۴۸. محمد بن سعید کشی. ۴۹. محمد بن علی بن قاسم بن ابی حمزه قمی. ۵۰. محمد بن قولویه قمی. ۵۱. محمد بن مسعود عیاشی سمرقندی. ۵۲. محمد بن نصیر. ۵۳. محمد بن یحیی فارسی. ۵۴. نصر بن صباح. ۵۵. یوسف بن سخت بصری. ۵۶. ابراهیم بن حسین حسینی عقیقی. [۹۸]
الجامع فی الرجال، ج۱، ص ۳۴.
۵۷. یسعید بن جناح کش. [۹۹]
نوابغ الرواة، ص ۱۳۵.
۵ - شاگردان و راویانمسلم است که شیخ کشی جایگاه علمی و موقعیت اجتماعی خاصی در بین دانشمندان و بزرگان فرهنگی ماوراء النهر داشته است. از این رو، شاگردان فراوانی در مکتب درسی وی به فراگیری دانش پرداخته و به مراحل کمال رسیده اند؛ ولی آن چه که تراجم نویسان در مورد تعداد شاگردان و راویان از او نوشته اند، انگشت شمار است. گویا آنان تنها به نام شاگردان برجسته وی بسنده کرده اند که عبارتند از: ۱. هارون بن موسی تلعکبری. ۲. جعفر بن محمد بن قولویه قمی. ۳. حیدر بن محمد بن نعیم سمرقندی. ۶ - ثمره علمیتنها اثر جامانده از شیخ محمد کشی، کتابی است مشهور به رجال کشی، که موضوع آن راویان احادیث است. برای پی بردن به ارزش علمی این اثر، نخست مطالبی را در خصوص علم رجال بیان می کنیم. علم رجال، دانشی است که از احوال راویان حدیث بحث می کند از قبیل: عدالت، وثاقت و هر آن چه که بود و نبود آن در راوی، موجب قبول یا رد روایت او می شود. یکی از منابع اصلی «احکام شرعی»، احادیث است؛ بی شک سناخت احوال «راوی»، نقش تعیین کننده ای در صحت یا کذب روایات دارد؛ از این رو، «علم رجال» به این مقوله می پردازد. مبنای تمام کتاب های رجالی، عبارت است از: ۱. رجال کشی، شیخ محمد کشی. ۲. الفهرست، شیخ احمد نجاشی. ۳. الفهرست، شیخ محمد طوسی. ۴. رجال شیخ، شیخ محمد طوسی. رجال کشی از شهرت، اهمیت و پیشینه زمانی بیشتری بر خوردار است؛ از این رو، در بین پژوهش گران علم رجال جایگاه خاصی دارد. ۷ - وفاتوفات شیخ محمد کشی را می توان تقریبا در سال ۳۳۰ ق. دانست؛ زیرا شاگرد برجسته وی، جعفر بن محمد بن قولویه قمی متوفای ۳۶۸ ق. و طبعا شیخ کشی سال ها قبل از او وفات کرده است. [۱۰۶]
طوسی، محمد بن حسن، اختیار معرفه الرجال، دانشکده الهیات و معارف اسلامی مشهد، مقدمه، ص ۱۳.
و از طرفی شیخ کشی، زمان حیات شیخ مفید (۴۱۳ ـ ۳۳۶ق) [۱۰۷]
بهجة الآمل فی شرح زبده المقال، ج۶، ص ۵۹۱.
را نیز درک نکرده است.شرح حال نویسان در خصوص محل دفن شیخ محمد کشی سخنی نگفته اند؛ لذا احتمال دارد که وی در محل تحصیلش (سمرقند) وفات یافته باشد. ۸ - پانویس۹ - منبععلي كرجي - تلخيص از كتاب گلشن ابرار، ج ۴، ص ۱۸. سایت اندیشه قم |